بار ديگر نگاه
جهان به مبارز ايراني مريم رجوي دوخته شد، او به سمبل حقيقي انقلاب مردم
سركوب شده عليه نظامهاي ديكتاتوري و سيستم سركوب و تروريسم، در قران 21
تبديل شده است. مناسبت امروز مراسم در برلين روز جهاني زن است كه در آن بيش
از 100 شخصيت جهاني از 5 قاره حضور داشتند.
با وجود سخنرانيهاي قبلي خانم رجوي در كنفرانسهاي بينالمللي كه مقاومت ايران در اروپا برگزار كرده است ( بهطور خلاصه فراخوانهاي جدي به اقدام بينالمللي براي پايان دادن به فاشيسم مذهبي حاكم بر ايران بود كه منشأ تروريسم جهاني و كانون بنيادگرايي مذهبي است كه مرگ و ويراني را به مردم منطقه صادر ميكند) اما سخنراني امروز رجوي از سخنرانيهاي قبلي او با تمركز بر ظلم و سركوبي كه زن ايراني و زن عرب بهطور يكسان در معرض آن قرار دارند، متمايز بود.
سخنراني خانم رجوي در كنفرانسي كه برلين ميزبان آن بود، جنبههاي انساني بزرگي داشت و همچنين تشخيص دقيق مشكلات ايران و منطقه، تشخيصي كه توجه مليونها آزاده در مناطق مختلف جهان را جلب كرد و توجه آنها را به ميزان ظلمي كه جهان و ما در قرن 21ام شاهد آن هستيم، معطوف كرد، قرني كه قرار بود شاهد آزاديهاي مذهبي و انديشه و عدالت اجتماعي باشد.
رجوي در اين كنفرانس گفت ” عامل اصلي رشد و گسترش بنيادگرايي به قدرت رسيدن آخوندهاي مرتجع در ايران است. آنها براي اولين بار نمونه اي دولتي از گروههاي بنيادگرا ارائه كردند، منظور او اين است كه براي اولين بار است كه در تاريخ ميبينيم يك گروه تروريستي بر كشوري حكومت ميكند و اين بهطور واقعي نمايش نمايشها است. متأسفانه ما عراقيان نيز به اشغال ايران وقتي ميبينيم كشورهاي بزرگ در قطع سر مار كه در وليفقيه ايران متبلور شده است، جدي نيستند، تن دادهايم. ايراني كه در آن تروريستهاي احمق حكومت ميكنند و ارزشي براي حقوقبشر قائل نيستند!
مريم رجوي افزود ” بنيادگرايي رويارويي اسلام و غرب يا مسيحيت و يهوديت نيست يا جنگ ميان شيعه و سني بلكه جنگ اصلي ميان آزادي و به زنجيركشيدن و استبداد است، ميان برابري و زن ستيزي است بهطوري كه بنيادگرايي زن را در مركز دشمني خود قرار داده است و از طريق سركوب زن كل جامعه را سركوب ميكند ”
سخنان خانم رجوي صحنه هاي دردناك زنان عراقي چه سني، چه شيعه، مسيحي و ايزدي را به ذهن ما متبادر مي كند، زناني كه شبه نظاميان ولي فقيه يا شاگردان داعشيش همسر، پسر يا برادرش را كشتند . زن سوري كه از سوي شبيحه ديكتاتور جنايتكار بشار اسد مورد تجاوز قرار گرفت و زن ايراني كه مزدوران رژيم او را به دار آويختند و او با شجاعت لبخند زد و به طلوع خورشيد آزادي اميد داشت . چقدر اين جهان سنگدل است، اين همه فجايع را با سكوت نظاره مي كند، فجايعي كه قلب را جريحه دار مي كند، اما او تلاش نمي كند براي پايان دادن به اين دوران سياه با سرنگون كردن رژيم ولايت فقيه كاري انجام دهد .
رجوي همه زنان آزاده در سراسر جهان را به تشكيل و گسترش جبهه يي بسيار قوي عليه بنيادگرايي اسلامي و تروريسم و بربريت تحت نام اسلام براي نجات جهان از كابوس بنيادگرايي و نجات مردم منطقه از اين كابوس شوم فراخواند . او گفت بايد در برابر ديكتاتوري حاكم بر ايران به منظور جلوگيري از گسترش پديده نحس بنيادگرايي اسلامي ايستاد . اين نظام قلب مشكل است . حمايت اين نظام از ديكتاتوري هاي اسد و مالكي در سوريه و عراق باعث ظهور شبه نظاميان بنيادگرا و داعش شد . بنابراين سكوت در مقابل دخالتهاي فاشيسم ديني حاكم بر ايران در سوريه، عراق و ساير كشورهاي منطقه چه رسد به همكاري با آن به بهانه مقابله با داعش يك اشتباه استراتژيك است .
با سخنان خانم رجوي در اين خصوص به روشني مي بينيم كه آخوندهاي ايران و داعش دو روي يك سكه هستند . سيستم هاي تروريستي خامنه اي، مالكي و اسد زمين را براي رشد داعش آماده كرده اند . از اينجا اشتباه استراتژيك در همكاري با رژيم ايران به بهانه مقابله با داعش نمايان مي شود . رژيم ايران خود پدرخوانده داعش و سود برنده اول از اين گروه تروريستي است .
سخنراني خانم رجوي تشخيص دقيق علل ناامني است كه تمام منطقه از آن رنج مي برد . ايران، عراق، سوريه، يمن و بحرين همگي از يك درد رنج مي برند و درمان آن يكي است، درد آخوندهاي ايران و درمان قطع و ريشه كني است . آلترناتيو دموكراتيك ايران وجود دارد و آن آلترناتيوي است كه اراده مردم ايران را نمايندگي مي كند و با خواسته هاي كشورهاي منطقه همخواني دارد و به آمال وآرزوهاي جهان در يك ايران جديد كه مركز آزادي و صلح است، پاسخ مي دهد.
با وجود سخنرانيهاي قبلي خانم رجوي در كنفرانسهاي بينالمللي كه مقاومت ايران در اروپا برگزار كرده است ( بهطور خلاصه فراخوانهاي جدي به اقدام بينالمللي براي پايان دادن به فاشيسم مذهبي حاكم بر ايران بود كه منشأ تروريسم جهاني و كانون بنيادگرايي مذهبي است كه مرگ و ويراني را به مردم منطقه صادر ميكند) اما سخنراني امروز رجوي از سخنرانيهاي قبلي او با تمركز بر ظلم و سركوبي كه زن ايراني و زن عرب بهطور يكسان در معرض آن قرار دارند، متمايز بود.
سخنراني خانم رجوي در كنفرانسي كه برلين ميزبان آن بود، جنبههاي انساني بزرگي داشت و همچنين تشخيص دقيق مشكلات ايران و منطقه، تشخيصي كه توجه مليونها آزاده در مناطق مختلف جهان را جلب كرد و توجه آنها را به ميزان ظلمي كه جهان و ما در قرن 21ام شاهد آن هستيم، معطوف كرد، قرني كه قرار بود شاهد آزاديهاي مذهبي و انديشه و عدالت اجتماعي باشد.
رجوي در اين كنفرانس گفت ” عامل اصلي رشد و گسترش بنيادگرايي به قدرت رسيدن آخوندهاي مرتجع در ايران است. آنها براي اولين بار نمونه اي دولتي از گروههاي بنيادگرا ارائه كردند، منظور او اين است كه براي اولين بار است كه در تاريخ ميبينيم يك گروه تروريستي بر كشوري حكومت ميكند و اين بهطور واقعي نمايش نمايشها است. متأسفانه ما عراقيان نيز به اشغال ايران وقتي ميبينيم كشورهاي بزرگ در قطع سر مار كه در وليفقيه ايران متبلور شده است، جدي نيستند، تن دادهايم. ايراني كه در آن تروريستهاي احمق حكومت ميكنند و ارزشي براي حقوقبشر قائل نيستند!
مريم رجوي افزود ” بنيادگرايي رويارويي اسلام و غرب يا مسيحيت و يهوديت نيست يا جنگ ميان شيعه و سني بلكه جنگ اصلي ميان آزادي و به زنجيركشيدن و استبداد است، ميان برابري و زن ستيزي است بهطوري كه بنيادگرايي زن را در مركز دشمني خود قرار داده است و از طريق سركوب زن كل جامعه را سركوب ميكند ”
سخنان خانم رجوي صحنه هاي دردناك زنان عراقي چه سني، چه شيعه، مسيحي و ايزدي را به ذهن ما متبادر مي كند، زناني كه شبه نظاميان ولي فقيه يا شاگردان داعشيش همسر، پسر يا برادرش را كشتند . زن سوري كه از سوي شبيحه ديكتاتور جنايتكار بشار اسد مورد تجاوز قرار گرفت و زن ايراني كه مزدوران رژيم او را به دار آويختند و او با شجاعت لبخند زد و به طلوع خورشيد آزادي اميد داشت . چقدر اين جهان سنگدل است، اين همه فجايع را با سكوت نظاره مي كند، فجايعي كه قلب را جريحه دار مي كند، اما او تلاش نمي كند براي پايان دادن به اين دوران سياه با سرنگون كردن رژيم ولايت فقيه كاري انجام دهد .
رجوي همه زنان آزاده در سراسر جهان را به تشكيل و گسترش جبهه يي بسيار قوي عليه بنيادگرايي اسلامي و تروريسم و بربريت تحت نام اسلام براي نجات جهان از كابوس بنيادگرايي و نجات مردم منطقه از اين كابوس شوم فراخواند . او گفت بايد در برابر ديكتاتوري حاكم بر ايران به منظور جلوگيري از گسترش پديده نحس بنيادگرايي اسلامي ايستاد . اين نظام قلب مشكل است . حمايت اين نظام از ديكتاتوري هاي اسد و مالكي در سوريه و عراق باعث ظهور شبه نظاميان بنيادگرا و داعش شد . بنابراين سكوت در مقابل دخالتهاي فاشيسم ديني حاكم بر ايران در سوريه، عراق و ساير كشورهاي منطقه چه رسد به همكاري با آن به بهانه مقابله با داعش يك اشتباه استراتژيك است .
با سخنان خانم رجوي در اين خصوص به روشني مي بينيم كه آخوندهاي ايران و داعش دو روي يك سكه هستند . سيستم هاي تروريستي خامنه اي، مالكي و اسد زمين را براي رشد داعش آماده كرده اند . از اينجا اشتباه استراتژيك در همكاري با رژيم ايران به بهانه مقابله با داعش نمايان مي شود . رژيم ايران خود پدرخوانده داعش و سود برنده اول از اين گروه تروريستي است .
سخنراني خانم رجوي تشخيص دقيق علل ناامني است كه تمام منطقه از آن رنج مي برد . ايران، عراق، سوريه، يمن و بحرين همگي از يك درد رنج مي برند و درمان آن يكي است، درد آخوندهاي ايران و درمان قطع و ريشه كني است . آلترناتيو دموكراتيك ايران وجود دارد و آن آلترناتيوي است كه اراده مردم ايران را نمايندگي مي كند و با خواسته هاي كشورهاي منطقه همخواني دارد و به آمال وآرزوهاي جهان در يك ايران جديد كه مركز آزادي و صلح است، پاسخ مي دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر