۱۳۹۵ فروردین ۲۳, دوشنبه

صدای مادران دربند باشیم


*فریبا کمال آبادی : یکی از رهبران جامعه بهایی ایران که به «یاران ایران» معروف هستند که به بیست سال زندان محکوم شده بود که به ۱۰ سال حبس کاهش یافت.او پیش از این دورۀ زندان، دو بار دستگیر و به ترتیب به مدت یک و دو ماه محبوس بود. وی در تمامی دوران زندان به طور داوطلبانه در خدمت جامعۀ بهائی بود.خانم کمال آبادی هم اکنون در بند نسوان زندان اوین محبوس است.وی تا کنون به مرخصی نیامده است.از اردیبهشت ۱۳۸۷ تا کنون بیش از ۷ سال و چند ماه است که بدون مرخصی در زندان به سر می برد، در این مدت نوه دار شده، دختر نوجوان اش که موقع بازداشت او تنها ۱۳ سال داشت ازدواج کرده و او همچنان محروم از مرخصی، پشت دیوارها مانده است.

*نرگس محمدی : نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ بدون دریافت احضاریه‌ای، توسط نیروهای امنیتی – قضایی در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.خانم محمدی به بیماری‌های آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است.به نرگس محمدی مدافع حقوق بشر و زندانی عقدیتی اطلاع داده شده است که تاریخ دادگاهش اول اردیبهشت ماه سال جاری (۲۰ آوریل) است. او بیش از ۸ ماه است که هیچ تماسی با کودکانش نداشته و شدیدا بیمار است.
*مهوش ثابت : شاعر و معلم بهایی زندانی یکی از اعضای مدیران جامعه بهایی ایران است که به "یاران ایران" شناخته می شوند. خانم ثابت اولین در سال ۱۳۸۴ در شب عروسی دختر خود بازداشت شد و ۳۵ روز در اداره اطلاعات محبوس بودند. همچنین وی در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ در مشهد بازداشت شدند.وی هم اکنون در بند نسوان زندان اوین محبوس می باشد و تا کنون به مرخصی نیامده است.ثابت در طی ۲۰ ماه اولیه بازداشت‌اش تفهیم اتهام نشد و اجازه تماس با وکیل هم نداشت. در ۲۳ بهمن ۱۳۸۷، دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیت برای مهوش ثابت و شش تن دیگر از مدیران جامعه بهایی به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» خبر داد. آن‌ها در ۲۲ خرداد ۱۳۸۹، به اتهام «جاسوسی، توهین به مقدسات، تبلیغ برعلیه نظام و رواج فساد فی الارض» به بیست سال زندان محکوم شدند که به ۱۰ سال حبس کاهش یافت.
*مریم اکبری منفرد : از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران است. وی سه فرزند دارد که کوچک‌ترین آن‌ها ده ساله است. مریم اکبری منفرد در تاریخ ۱۰ دی ماه سال ۱۳۸۸ در جریان حوادث عاشورا نیمه شب در منزل خود توسط وزارت اطلاعات بازدشتو به بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شد. وی بعد از بازداشت، به محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق متهم شد. وی بار‌ها عضویت خویش در سازمان مجاهدین خلق را رد کرد. دادگاه خانم اکبری منفرد در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. در تاریخ ۱۱ خرداد ماه ۱۳۸۹ اکبری منفرد به ۱۵ سال زندان و تبعید در زندان رجایی‌شهر محکوم شد. این حکم به اتهام «محاربه» صادر شد. این حکم که در دادگاه تجدید نظر به تأیید رسیده بود در تاریخ پنجم مهر ماه ۱۳۸۹ اجرایی شد و وی از زندان اوین به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد. در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ مریم اکبری منفرد همراه دیگر زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر به صورت ناگهانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. وضعیت بسیار بد زندانیان سیاسی زن و اکبری منفرد در زندان قرچک ورامین سبب اعتراض خانواده‌های این زندانیان و نوشته نامه تظلم‌خواهی از سوی آنان به مردم ایران شد. اعتراض‌ها به حضور اکبری منفرد و دیگر زندانیان سبب شد که آن‌ها در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ماه به زندان اوین منتقل شوند. دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه‌های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیش‌تر در نامه‌ای * به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: «تو جور خواهر و برادر‌هایت را می‌کشی.» وی بیش از ۶ سال است بدون ساعتی مرخصی دوران محکومیت خود را در زندان‌های رجائی شهر، قرچک و اوین سپری کرده است. در زمان بازداشت مریم، دختر کوچک او سارا ۳ و نیم ساله بود و اکنون ۱۰ ساله است.
*فاران حسامی : شهروند زن بهایی که هنگام بازداشت فرزندش آرتین ۳ ساله بود، به همراه همسرش کامران رحیمیان به اتهام تدریس در دانشگاه آنلاین بهاییان به ۴ سال زندان محکوم شدند.
فاران حسامی هنگامی که در سال ۹۱ در حال پیگیری امور قضایی همسر زندانی خود در دادسرای مقدس اوین بود، جهت اجرای حکم بازداشت و روانه بند زنان زندان اوین شد.مادر همسر فاران حسامی پیشتربه هراناگفته بود: “هفته ای یک دفعه با فرزندشان به ملاقات می رویم. خودم پنج تا شش دقیقه بصورت کابینی صحبت می کنم و مشکلاتی که بچه دارد را سوال میکنم و ایشان به عنوان مادر پاسخ می دهد که من با این بچه چه باید بکنم. بعد هم در سالن پائین مادر و بچه با هم ملاقات حضوری دارند و من نگاه می کنم و از بودن این مادر و پسر باهم لذت می برم.”

*ناهید گرجی : در آستانه سالگرد بازداشت خود در مهرماه ۱۳۹۴، به دلیل شدت گرفتن بیماری افسردگی و وضعیت روحی نامناسب با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد ولی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ برای تحمل سه سال حبس تعزیری راهی زندان وکیل آباد مشهد شد. به گفته اطرافیان خانم گرجی، علت بازداشت و محکومیت او فعالیت در شبکه های اجتماعی است.در دوران بازداشت گزارش‌های مختلفی در ارتباط با وضعیت حاد روحی و افسردگی شدید ناهید گرجی منتشر شده بود.دختر ناهید گرجی نیز به دلیل دوری از مادر وضعیت روحی چندان خوبی ندارد.
*صدیقه مرادی : پس از گذشت بیش از ۵ سال از بازداشت و زندان خود همچنان بدون مرخصی است و از بیماری های ناشی از دوران زندان رنج می برد.
صدیقه مرادی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی به اتهام محاربه و ارتباط با گروه‌های معاند نظام از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شد.
همسر این زندانی سیاسی با ذکر این نکته که دختر ایشان در این سنین احتیاج به وجود مادر دارد، با ذکر واقعه ای مسئله را اینگونه تشریح کرد که: “دفعه قبل ما سفری رفتیم که ایشان از ان بی خبر بود. در همان سفر و در همان مسیر سیل آمد. من هم با دخترم بودم. ایشان تلفنی در اختیارشان نبود که تماسی بگیرند و با دخترشان صحبت کنند. تا ملاقات هفته بعد این تماس به تاخیر افتاد. همچنین ایشان مرخصی هم ندارند. دختر ایشان سیزده، چهارده ساله بود که مادرش به زندان افتاد و الان دختری هجده، نوزده ساله شده اند. در شرایطی که این دختر به مادر احتیاج دارد، مادرش نبود. ایشان هیچ تلفنی از زندان و یا مرخصی نداشته اند. و به جز روز ملاقات امکان ارتباط دیگری وجود ندارد.”خواص صفت در پایان خواست خود را بدین صورت مطرح کرد که “دختر ایشان بیش از همه به وجود مادر احتیاج دارد. حداقل با مرخصی های ایشان موافقت بشود. حتی بر اساس قوانین خود جمهوری اسلامی وقتی یک سوم حکم را متحمل شدند بتوانند آزاد بشوند. من نمی توانم به عنوان یک پدر رابطه ای که او با مادر دارد را داشته باشم.”

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر